loading...
اللهم عجّل لولیک الفرج
mehran بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (1)

 

 

 

 

 

 

تو را به جای همه زنانی که نشناخته‌ام دوست می‌دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی‌زیسته‌ام دوست می‌دارم
برای خاطر عطر گسترده بیکران و برای خاطر عطر نان گرم
برای خاطر برفی که آب می‌شود، برای خاطر نخستین گل


برای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمی‌رماندشان
تو را برای خاطر دوست داشتن دوست می‌دارم
تو را به جای همه زنانی که دوست نمی‌دارم دوست می‌دارم.

جز تو، که مرا منعکس تواند کرد؟ من خود، خویشتن را بس اندک می‌بینم.
بی تو جز گستره بی کرانه نمی‌بینم میان گذشته و امروز.
از جدار آینه خویش گذشتن نتوانستم
می‌بایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم
راست از آنگونه که لغت به لغت از یادش می‌برند.

تو را دوست می‌دارم برای خاطر فرزانگیت که از آن من نیست
تو را برای خاطر سلامت
به رغم همه آن چیزها که به جز وهمی نیست دوست می‌دارم
برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی‌دارم
تو می‌پنداری که شکی، حال آنکه به جز دلیلی نیستی
تو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا می‌رود
بدان هنگام که از خویشتن در اطمینانم.

 

احمد شاملو

 

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

نامش حسین بود و شهرتش پناهی دژکوه، دژکوه را برای اختصار نمی گفتند اما او منش و نام زادگاهش را در رفتار و
حرکاتش حفظ کرده بود و با خود همه جا می برد دژکوه جایی بود در استان کهکیلویه و بویر احمد نزدیک دهدشت، روستایی
.زیبا با همه مشخصه های یک روستای محل سکونت قوم لُر
پناهی از سال 1335 که در دژکوه به دنیا آمد تا اوایل دهه 60 روزگارش درهمان روستا به تحصیل و کار و بار گذشت تا آن
که بعد از فراغت از تحصیل متوسطه در بهبهان، سودای پاسخ گفتن به پرسش هایی بزرگ تر به جانش افتاد و او را به حوزه
.درس آیت الله گلپایگانی در شهرستان قم کشاند
بعداز مدتی حسین پناهی در کسوت روحانی به زادگاهش برگشت و مدتی را در آنجا به تنظیم امور مذهبی روستا مشغول
بود. با شروع جنگ، پناهی همراه با خانواده اش به تهران آمد و دوره چهارساله هنرجویی بازیگری را در مدرسه آناهیتا
گذراند تا نوع دیگری از زندگی را تجربه کند.
حسین پناهی از سال 1365 با فیلم گال وارد عرصه بازیگری شد. این فیلم که اولین ساخته ابوالفضل جلیلی، کارگردان
متفاوت و ستایش شده سینمای ایران بود دروازه دنیایی را به روی پناهی گشود که دیگر تا پایان عمر رهایش نکرد.

 

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

احمد شاملو، شاعر، نویسنده، فرهنگ ‌نویس، ادیب و مترجم ایرانی، در بیست و یکم آذرماه سال ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانه ی شماره ی ۱۳۴ خیابان "صفی‌علیشاه" به دنیا آمد. تخلص* او در شعر، "الف. بامداد" و "الف. صبح" بود. پدرش، "حیدر" نام داشت که تبار او به گفته ی شاملو در شعری از مجموعه‌ی مدایح بی‌صله، به کابل برمی‌گشت؛ نام مادرش، "کوکب عراقی" بود. شاملو دوره‌ی کودکی خود را به دلیل شغل پدر که افسر ارتش بود، در شهرهایی چون "رشت"، "سمیرم"، "اصفهان"، "آباده" و "شیراز" گذراند؛ به همین دلیل شناسنامه ی او در شهر رشت گرفته شده ‌است.

 

 

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

ارسطو در سال 384 پیش از میلاد در شهر استاگیرا واقع در مقدونیه که در 300 کیلومتری شمال آتن قرار دارد، به دنیا آمد. پدر او دوست و پزشک پادشاه مقدونیه، جد اسکندر مقدونی بود. ارسطو در جوانی برای تحصیل در آکادمی افلاطون، راهی آتن شد و توسط  او، عقل مجسم (Nous) آکادمی نام گرفت. وی پس از مرگ افلاطون، آکادمی را ترک نموده، به آسیای صغیر رفت و در آنجا با  دختر یک خانواده ثروتمند و پر نفوذ ازدواج کرد. بعد از مدت نه چندان طولانی، فیلیپ پادشاه مقدونیه، ارسطو را برای آموزش فرزندش اسکندر به دربار خود دعوت نمود. زمانی که اسکندر 13 ساله بود، ارسطو شروع به تربیت وی کرد و حدود 12 سال به این کار مشغول بود، پس از آن به آتن رفت و مدرسه خود را با نام «لوکیون» بنا نهاد. برخلاف آکادمی افلاطون که در آن بیشترین تاکید بر ریاضیات، سیاست و فلسفه نظری بود، در لوکیون به پژوهش هایی در مورد زیست شناسی، روان شناسی، اخلاق، هنر و شعر نیز پرداخته می شد. شواهد نشان می دهد که در این مقطع زمانی، ارسطو از حمایت های همه جانبه و فراوان اسکندر برخوردار بوده است؛ به طوری که با کمک های او موفق به تاسیس اولین باغ وحش تاریخ شد.

 

 


به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

با سنگهایی که در سر راهت میگذارند هم میتوانی چیز قشنگ بسازی.(اریک کستنر نویسنده المانی)

 

خدا هیچ یک از اینها که می گویند نیست .او عاشق انسان نیست بلکه معشوق اوست .ساکنی است که جهان از او در حرکت است. (ارسطو)

 

هوش واستعداد خود را پرورش ده ولی نه ازراه مطالعه صرف بلکه به وسیله تفکر توام با عمل تمایل اکثر فضلا به مطالعه شبیه تلمبه است خالی بودن مغزها ی خودشان موجب می شود که افکارمردم دیگر را به سوی خود بکشند هر کس زیاد مطالعه کند بتدریج قدرت تفکر را از دست می دهد. (شوپنهاور)

 

کسی که شاد و خندان است همیشه چیزی برای شادمانی پیدا میکند. (شوپنهاور)

 

 

ادامه سخنان ادامه مطلب . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

صدای پای آب،
نثار شبهای خاموش مادرم!

اهل کاشانم.
روزگارم بد نیست‌.

تکه نانی دارم ، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی.
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت‌.
دوستانی ، بهتر از آب روان‌.

و خدایی که در این نزدیکی است‌:
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب‌
، روی قانون گیاه‌.

 

ادامه شعر در ادامه مطلب . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است . وگرنه هر ماهی مرده ای هم
می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.

.

.

وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها
مردن

.

.

دنیا را بد ساخته اند … کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد … کسی که تورا دوست دارد ، تو دوستش نمی داری … اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد … به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند … و این رنج است …

.

.

شرافت مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یکبار لکه دار شد دیگر جبران پذیر نیست

.

.

یه عالمه اس ام اس ناب از سخنان دکتر شریعتی در ادامه مطلب

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان  واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی

می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.

 

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 1 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

شهید محمد جواد باهنر در سال 1312 در شهر کرمان در محله ای به نام "محله شهر" که از محله های بسیار قدیمی و مخروبه شهر کرمان بود، به دنیا آمد. ایشان فرزند دوم خانواده و دارای نه خواهر و برادر بود. پدر ایشان پیشه ور ساده ای بود که زندگی محقرانه ای داشت و به واسطه مغازه کوچکی که در سرگذر محله داشت امرار معاش می کرد. شهید باهنر در سن پنج سالگی به مکتب خانه ای سپرده شد و نزد بانوی متدینه ای قرآن را فرا گرفت از حدود یازده  سالگی با راهنمایی حجةالاسلام حقیقی، فرزند بانوی متدینه مکتب خانه، به مدرسه معصومیه کرمان وارد شد و تعلیم دروس حوزوی را آغاز نمود. حجةالاسلام ایرانمنش پسردائی شهید باهنر در این باره می گویند: "حدود سن 5 سالگی بود که با هم در کرمان به مکتب خانه رفتیم، در آنجا خواندن قرآن و در ضمن خواندن فارسی و دیوان حافظ را فرا می گرفتیم. در آن زمان مدرسه خیلی کم بود و تعداد معدودی بودند که به مدرسه می رفتند و کسانی که از نظر مالی در حد متوسط و یا ضعیف بودند به همین مکتب خانه اکتفا می کردند و بعد دنبال کسب و کارمی رفتند؛ چون دیگر مقتضیات زمان اجازه نمی داد. مدرسه معصومیه بعد از سالها که در دوران رضا خان تعطیل شده بود، فعالیت های خود را آغازکرد و چند نفری از طلاب را پذیرا شده بود. شهید باهنر مقدمات را با نصاب البیان و جامع المقدمات شروع نمود و در کنار دروس رسمی حوزوی، تحصیلات جدید را نیز پی گرفت و به صورت متفرقه در امتحانات شرکت می نمود و موفق شد مدرک پنجم علمی قدیم را اخذ کند. در این دوران، تحصیلات دینی ایشان به حدود سطح رسیده بود و در اوائل مهر ماه 1332 جهت ادامه تحصیلات دینی عازم شهر قم گردید.

به ادامه مطلب بروید . . .

علی فهیمی بازدید : 2 پنجشنبه 05 دی 1392 نظرات (0)

 

علی اسفندیاری، مردی که بعدها به «نیما یوشیج» معروف شد، در بیست‌ویکم آبان‌ماه سال 1276 مصادف با 11 نوامبر 1897 در یکی از مناطق کوه البرز در منطقه‌ای به‌نام یوش، از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود.او 62 سال زندگی کرد و اگرچه سراسر عمرش در سایه‌ی مرگ مدام و سختی سپری شد؛ اما توانست معیارهای هزارساله‌ی شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی می‌نمود، با شعرها و رای‌های محکم و مستدلش، تحول بخشد. .در همان دهکده که متولد شد، خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفت”.

 

 

به ادامه مطلب بروید . . .

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سطح وبلاگ چطور است ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 29
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 199